شخص و جامعه دستوراتي داشته باشد و در بخشهاي ديگر نداشته باشد، دين نيست و نميتواند هدايتگر باشد.
ب – مسلمان در انتخاب و استقرار نظام سياسي و حکومتي خويش نيز تابع احکام الهي است و نه احکام اشخاص يا قدرتهاي ديگر. پس، هنگامي که بر اساس امر خدا، حکومت اسلامي مستقر گرديد، لازم است احکام الهي در عرصههاي متفاوت سياسي، قضا، اقتصاد، فرهنگ و کليهي مسائل مبتلابه اجتماعي، جنگ، صلح و ...، تدوين شده و تحقق يابد، که به آن «ولايت فقه» اطلاق ميگردد.
ج – بديهي است که هر حکومتي، نظام سياسي و حاکمي دارد و در حکومت اسلامي، حاکم و رهبر سياسي يک ملت، بايد حتماً «فقيه» باشد، تا بتواند احکام اسلامي را بشناسد و با ساز و کارهايي که دارد (مجلس، دولت، نهادها و ...)، آنها را به اجرا درآورد. به اين رهبري که «فقيه» است، ميگويند: «ولي فقيه». لذا ضرورت و وجوب اطاعت از احکام و اوامر الهي (فقه اسلامي)، ضرورت برقراري حکومت اسلامي و بالتبع رهبري «ولي فقيه» را ايجاب ميکند و روشن است که ولايت الله، رسول (ص)، امام (ع) و فقيه براي اطاعت در عرصهي عمل است و نه فقط براي بحثهاي نظري. چنان چه فرمود:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ الله ...» (النساء – 64)
ترجمه: و ما هيچ رسولى نفرستاديم، مگر براى اين كه مردم او را به خاطر اينكه از طرف ما است اطاعت كنند (با اجازه و دستور خداوند از او اطاعت کنند) ... .
و نيز فرمود:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً» (النساء - 59)
ترجمه: هان اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد، و رسول و كارداران خود (واليان امر) را فرمان ببريد، و هر گاه در امرى اختلافتان شد براى حل آن به خدا و رسول مراجعه كنيد، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد اين برايتان بهتر، و سرانجامش نيكوتر است.
د – اما اگر کسي خدا، رسول (ص)، قرآن و امام (ع) را قبول ندارد و در جمهوري اسلامي ايران زندگي ميکند، باز بايد به رأي اکثريت قاطع مردم احترام گذاشته و مطيع امر باشد.
ھ – در خاتمه دقت کنيم که هيچ کس بيولايت نيست و نخواهد ماند. پس، اگر به ولايت الله که مستلزم اطاعت از رسولالله و ائمهي معصومين (ع) و بالتبع ولايت فقيه، گردن ننهد، به ولايت و رهبري طواغيت زمان خود و يا هواي نفس گردن مينهد.
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ» (البقره - 257)
ترجمه: خدا سرپرست و كارساز كسانى است كه ايمان آورده باشند، ايشان را از ظلمتها به سوى نور هدايت مىكند و كسانى كه (به خدا) كافر شدهاند، سرپرستشان طاغوت است كه از نور به سوى ظلمت سوقشان مىدهد، آنان دوزخيانند و خود در آن بطور ابد خواهند بود.
*((لطفا نظر بدهید ممنون))*
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
سیدعلی خامنه ای،
،
:: برچسبها:
ولایت فقیه,
ولایت فقیه,
خامنه ای,
khamenei,
خمینی,
,